دختر 10 ساله اسير نقشه شيطاني نگهبان يک پارک در تهران شد! دختر 10 ساله اسير نقشه شيطاني نگهبان يک پارک در تهران شد! / او را به اتاقک برد و ..!
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۲۵۳۵۲
خبرگزاري آريا - چراغهاي سالن همايش که خاموش شد، فيلم کوتاه بر پرده نمايش افتاد.
به گزارش سرويس حوادث جام نيـوز، چراغهاي سالن همايش که خاموش شد، فيلم کوتاه بر پرده نمايش افتاد. بازيگران آن تعدادي کودک کار ده تا 12 ساله بودند که دوربين، روايت مستند زندگي آنها را ثبت ميکرد؛ رحمان، پسري ده ساله است که هر روز صبح از خانه بيرون ميزند و در سطلهاي زباله دنبال ضايعات به دردبخور براي فروش ميگردد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او همراه خواهرش در کوره پزخانه کار ميکند و ساعت ها، صدها قطعه آجر را به اين سو و آنسو ميبرد. محل زندگي اين کودکان در حاشيه تهران است. موسيقي انتخابي کارگردان در کوچه پسکوچههاي باريک، خانههاي قديمي و کپرها، جويهاي مملو از فاضلاب و وافور کارتن خوابها و معتادان چرخ ميزند. عمده کودکان حاشيه از حق تحصيل محرومند و والدين بيشترشان در دام اعتياد گرفتار شدهاند. اما اين همه وجوه زندگيشان نيست. آنها حرفهايي دارند که کمتر در قاب دوربين به زبان ميآيد؛ آزار جنسي يکي از محتملترين جرايمي است که ميتواند کودکان حاشيه را قرباني خود کند. مسالهاي مهم که چندي پيش در نشست «کودکان و بردهداري نوين» در دانشگاه تهران مورد بررسي قرار گرفت. به گفته کارشناسان اين همايش، آزار کودکان کار و حاشيه نشين در سالهاي اخير سيري صعودي داشته و ريشههاي آن در شرايط نامناسب والدين، فقر شديد، اعتياد، بيکاري و کمبودهاي قانوني پنهان شده است. تاکيد آنها در توجه به کودکان، خصوصا حاشيهنشينها در اهميت وافر اين قشر و لزوم رشد استعدادهايشان نهفته است. همان چيزي که رحمان در آخرين ثانيههاي فيلم به زبان آورد: «دوست دارم يک خانه براي خودم درست کنم، ديگر ضايعات جمع نکنم و به بچههاي يتيم کمک کنم.»
معضلات و شاخصهاي حاشيهنشيني
در ابتداي نشست «کودکان و بردهداري نوين» با نگاه به بزهديدگي جنسي کودکان، سوسن مازيارفر، از فعالان حقوق کودک به تعريف مختصات مناطق حاشيهاي پرداخت و گفت: «حاشيه، محلي است که ساکنانش از امکانات متعارف زندگي مانند بهداشت، رفاه و امنيت محرومند. مسکنهاي فرسوده، معابر غيراستاندارد، رها شدن فاضلاب و زبالهها در خيابان و کوچهها با هدف دور کردن افراد و ايجاد محيطي امن براي خلافکاران، محروميت کودکان از آموزش و تحصيل، استعمال علني و بالاي مواد مخدر، فحشا و... از ديگر شاخصهاي مناطق حاشيهنشين است.»
مريم بيات، مددکار کودکان و جرمشناس نيز درباره شاخصهاي زندگي حاشيهنشينها با نگاهي به کودکآزاري، گفت: «ساکنان مناطق حاشيهنشين از نظر اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي در سطح ضعيفي هستند و از نظر مالي زير خط فقر قرار دارند. بيماران جنسي در اين مناطق براحتي رفت و آمد ميکنند و کودکان در پارکها و سرچهارراهها در معرض خطر آنها هستند؛ اين در حالي است که از حمايتهاي قانوني هم بيبهرهاند. » به گفته مازيارفر، خطر بالقوه در حاشيه، تبديل شدن آن به محلي امن براي مجرمان است. اين افراد با اطلاع از نظارت پايين در حاشيهها، وجود کودکان بد يا بيسرپرست در اين مناطق و جرمخيز بودن، به سمت آن روان ميشوند و اعمال مجرمانه خود خصوصا در قبال کودکان را به اجرا در ميآورند.
پرونده اول: 7 دختربچه؛ قرباني نگهبان پارک
در ادامه اين همايش، سه پرونده کودکآزاري در مناطق حاشيهاي تهران مورد بررسي قرار گرفت. مازيارفر درباره نخستين پرونده گفت: «چندي پيش دختري ده ساله با مراجعه به همکاران ما گفت خود و دوستانش از سوي نگهبان سالخورده يکي از پارکهاي شوش مورد کودکآزاري قرار گرفته است. مددکاران اين مساله را پيگيري کردند و به مرور تعداد اين کودکان به هفت نفر افزايش يافت. بچهها ميگفتند نگهبان ابتدا آنها را مجبور به گفتن حرفهاي بد ميکند سپس آنها را آزار ميدهد. اين کودکان اگر موافقت ميکردند، مبالغي بين 2000 تا 3000 هزار تومان ميگرفتند اما اگر اجازه نميدادند مورد ضرب و جرح، بعضا با چاقو و يا زنداني شدن در دستشويي پارک قرار ميگرفتند.»
اين فعال اجتماعي به شکايت از نگهبان پارک اشاره کرد و افزود: «مددکاران با مراجعه به کلانتري محل از او شکايت کردند اما به آنها اعلام شد براي پيگيري اتهام منافي عفت، به شاکي خصوصي نياز است و سمنها (سازمانهاي مردم نهاد) و انجمنها از چنين اختيار حقوقي برخوردار نيستند. همکاران من در کوچه پسکوچههاي منطقه شوش گشتند و سرانجام موفق شدند مادر دو نفر از اين بچهها را پيدا کنند. آنها بسختي راضي شدند براي طرح شکايت به کلانتري بروند. سرانجام نگهبان دستگير و روز بعد به دادگاه منتقل شد.»
جرايم جنسي در ايران تابوست
مازيارفر برخي شاخصهاي اين منطقه را برشمرد و گفت: «اعتياد در شوش بسيار شايع و علني است. قوميتهاي مختلف و متعارض با تعصبات شديد در اين محل سکونت دارند و نظارت پليس هم ضعيف است. کودکان نيز براحتي در معرض اعتياد هستند و با المانهاي آن بزرگ ميشوند.» وي با بيان اين که دختراني که مورد کودک آزاري قرار گرفته بودند، بيشتر کودککار بودند در تشريح شرايط زندگي آنها افزود: «اين بچهها بيشتر در خانوادههاي فقير، پرجمعيت و با نظارت حداقلي رشد کرده بودند و والدينشان معمولا اعتياد داشتند. مثلا پدر معتاد يکي از اين دخترها، نام چهار زن و 12 فرزند در شناسنامهاش ثبت شده بود و افکاري بشدت متعصبانه داشت. تا آنجا که وقتي مدرسه از او خواست موهاي سر دخترش را به خاطر شپش کوتاه کند، نپذيرفت و باعث شد فرزندش از رفتن به مدرسه باز بماند. مادر خانواده هم چندي پيش خانه را ترک کرده و خواهر کوچک تر به فساد اخلاقي روي آورده بود.»
مريم بيات به عنوان جرمشناس، درباره اين پرونده عنوان کرد: «جرايم جنسي در کشور ما تابو است و معمولا خانوادهها از ترس آبرو از شکايت صرف نظر ميکنند. ضمن اين که هنگام طرح دعوي نيز با برخورد مناسب روبهرو نميشوند. به نحوي که تصور زمانبر بودن نتيجه پرونده يا ترس از رفتن به پزشکي قانوني و... در ذهنشان تداعي ميشود.» وي با اشاره به اجرايي نشدن قانون حمايت از کودکان و نوجوانان افزود: «در ماده 5 اين قانون آمده در جرايم کودکآزاري، نيازي به شاکي خصوصي نيست و کافي است اين اتفاق به مرجع انتظامي گزارش شود تا مورد رسيدگي سريع قرار گيرد. از طرفي فعاليت سمنها و انجمنها در کنار دولت به امر پيشگيري از جرم کمک ميکند در حالي که در کشور ما به اين نهادها آزادي عملي داده نميشود.
پرونده دوم: پسر 11 ساله قرباني مرد آدمربا
دومين پرونده کودکآزاري به حاشيه شهرري مربوط است. مازيارفر درباره آن گفت: «چندي پيش پسري 11 ساله به نام رحمان هنگام کار در چهارراه از سوي مردي موتورسوار ربوده شد. به گفته تعدادي از کسبه، رحمان سعي کرد از دست آدم ربا فرار کند و حتي يکبار از موتور پايين پريد و از ميلههاي يک خانه بالا رفت اما موتورسوار او را پايين کشيد و با خود برد. مددکاران انجمن بلافاصله به کلانتري مراجعه کردند اما تلاشها براي پيدا کردن رحمان بينتيجه ماند تا اين که 48 ساعت بعد، آدمربا او را با وضعيت آشفته و لباسهاي پاره در بيابانهاي اطراف شهرري رها کرد. همکاران من، رحمان را به دليل احتمال وقوع آزار جنسي شديد به بيمارستان لقمان منتقل کردند. آنجا مشخص شد فرد آدمربا، به رحمان ترياک خورانده تا بتواند راحتتر او را مورد آزار قرار دهد.
همچنين از اين پسر 11 ساله براي جابهجايي بسته مشکوک به مواد مخدرنيز استفاده کرده بود. سرانجام اين پرونده، به دليل وجود مشکلات حقوقي به انصراف از شکايت و تمرکز بر درمان رحمان ختم شد.»
ريشه جرايم در فقر است
وي درباره خانواده رحمان گفت: «پدر اين کودک فردي معتاد و داراي دو همسر است که تمرکزي روي تربيت درست فرزندانش ندارد. همه بچهها و همسران بايد کار کنند و اگر در پايان روز، کمتر از 50 هزار تومان درآمد داشته باشند، پدر، اجازه ورود آنها به خانه را نميدهد. حالا مهم نيست اين پول از چه طريقي به دست آمده است.»
مازيارفر درباره شرايط منطقه حاشيهاي اطراف شهرري نيز افزود: «اين منطقه، محيطي روستايي و بياباني است. تجمع مهاجران خصوصا اتباع پاکستان در آن بسيار زياد است و بيشتر اين افراد به شکل غيرقانوني و بدون اوراق هويتي وارد کشور شدهاند. محل زندگي آنها کپرها و چادرهاي دستساز است و از کوچکترين امکانات بهداشتي، حتي سرويس دستشويي و حمام نيز بيبهرهاند. تنوع فرهنگي شديد باعث ايجاد تعارضات عميقي شده است. شيوع اعتياد، خصوصا در کودکان بسيار بالاست، آنها از حق تحصيل محرومند و بيشترشان به دستفروشي، دود کردن اسپند سر چهارراهها يا کار در منازل و کارگاهها مشغولند.»
مريم بيات با بيان اين که بهبود اوضاع اقتصادي خانوادهها به کاهش فحشا کمک ميکند، گفت: «ريشه بسياري از جرايم در فقر است اما نبايد فراموش کرد اعتياد و فقر، محصول همين جامعه است. فردي که کودکي را مورد آزار قرار ميدهد به احتمال زياد، خودش در کودکي قرباني تجاوز شده است. اگر مناطق حاشيهاي و افرادش توانمند شوند، ريشه اين جرايم نيز زده ميشود.»
پرونده سوم: آزار دختر 8 ساله در خيابان
پرونده سوم کودکآزاري در يکي از مناطق حاشيهاي اطراف تهران رخ داده است. اين منطقه بافت روستايي دارد و تجمع مهاجران افغان در آن زياد است. اعتياد و آزارهاي جنسي نيز شيوع بالايي دارد. مازيارفر گفت: «چندي پيش متوجه شديم دختري 14 ساله به نام ربابه توسط يکي از بستگانش مورد کودکآزاري قرار گرفته است. به دليل شرايط نابسامان خانواده، ربابه به بهزيستي منتقل و مشخص شد اولينبار در هشت سالگي در خيابان قرباني تعرض شده است.» وي به خانواده ربابه اشاره کرد و افزود: «پدر اين دختر به شيشه اعتياد دارد. او دخترانش را مورد کودک آزاري قرار ميداد.»
عادت به بزهکاري در حاشيه
مريم بيات، جرمشناس با بيان اين که نيمي از بزهکارها مربوط به مناطق حاشيهاي هستند، گفت: «کودکان حاشيه به دليل شرايط نامناسب اقتصادي، اعتياد والدين و جرم خيز بودن منطقه، بدون اين که درک درستي از فحشا داشته باشند در دام آن ميافتند. آنها پس از مدتي به بيماري ايدز مبتلا ميشوند و براساس تحقيقات ما در چند سال آينده، تعداد زيادي کودک مبتلا به اين ويروس خواهيم داشت که تبعات سنگيني براي جامعه دارد.»
کودکان در اولويت باشند
اين جرمشناس، يکي از اهداف کنوانسيون حقوق کودک را حمايت از کودکان در مقابل تجاوز جنسي، هرزهنگاري و فحشا دانست و گفت: « متاسفانه در کشور ما نظارتي روي وضعيت کودکان کار وجود ندارد و آنها در دسترس بيماران جنسي قرار دارند. سمنها نيز با محدوديتهاي قانوني براي پيگيري اين مساله روبهرو هستند و در جلسات تصميم گيري شرکت داده نميشوند.» بيات با تاکيد بر لزوم تعيين تکليف لايحه حقوق کودک، افزود: «بايد مساله کودکان و آسيبهاي آنها شامل کار، اعتياد، ازدواج، محدوديتهاي تحصيلي و... به اولويت اول مسئولان تبديل شود. بيشتر کودکاني که قرباني آزار شدهاند، دچار اختلالهاي رفتاري شديد هستند در حالي که امکانات و توانايي مالي براي مراجعه به مددکار را ندارند. از طرفي حمايت از خانوادههاي بي سرپرست يا بدسرپرست نيز بايد در دستورکار دولت قرار گيرد. سمنها و انجمنها ميتوانند در اين مسير بسيار سودمند باشند.»
رکنا
110
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۲۵۳۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رهاسازی حقابه کامل تالابهای اقماری دریاچه ارومیه+فیلم
مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجانغربی در جمع خبرنگاران و اصحاب رسانه که در قالب تور رسانهای از تالابهای حاشیه پارک ملی دریاچه ارومیه در شهرستان نقده بازدید کردند گفت: ۷۷ میلیون مترمکعب حقابه ۱۱ تالاب حاشیه پارک ملی دریاچه ارومیه در سال آبی جاری رهاسازی شده است که این میزان ۱۳ میلیون مترمکعب بیشتر از حقابه مصوب این تالابها بوده است.
سعید شهند با بیان اینکه امسال پس از ۲۰ سال تالابهای طالقان، قوپی باباعلی و گرده قیط و ممیند آبگیری شده و شاهد جریان یافتن حیات و بازگشت پرندگان به این تالابها هستیم، افزود: امسال نیز همانند سال گذشته وضعیت محیط زیستی تالابهای اقماری پارک ملی دریاچه ارومیه مطلوب است و با شرایط موجود این تالابها در زمره زندهترین اکوسیستمهای طبیعی کشور شاهد تنوع زیستی و گونهای در این تالابها هستیم.
این مقام زیست محیطی ادامه داد: طبق برنامهریزی انجام شده و بر اساس مصوبه کارگروه مدیریت زیست بومی تالابهای استان، تابستان امسال نیز حقابه محیط زیستی سه تالاب شورگل حسنلو، سولدوز و کانیبرازان تامین و رهاسازی خواهد شد.
وی اظهار کرد: با رهاسازی حقابه تالابهای حاشیه پارک ملی دریاچه ارومیه هم اکنون این تالابها از وضعیت بسیار مطلوبی برخوردار هستند، به عنوان نمونه بسیار موفقی در سطح کشور به شمار میآیند.
جمعی از خبرنگاران و اصحاب رسانه آذربایجان غربی در قالب تور رسانهای از تالابهای حاشیه پارک ملی دریاچه ارومیه در شهرستان نقده بازدید کردند.
شهریستان نقده دارای ۱۷ تالاب فصلی و دایمی است که سالانه میزبان هزاران قطعه انواع پرندگان مهاجر و بومی بوده و از بین تالابهای این شهرستان، تالابهای درگهسنگی یا سیران گولی، حسنلو و یادگارلو جزو تالابهای بینالمللی (کنوانسیون رامسر) است.
تالابهای بینالمللی و فصلی نقده با پوشش گیاهی و نیزاری و شرایط مساعد زیستمحیطی، همواره به عنوان یکی از مراکز مهم مهاجرت، تخمگذاری و جوجهآوری پرندگان آبزی و کنار آبزی در کشور به شمار میرود.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیباشگاه خبرنگاران جوان آذربایجان غربی ارومیه